بالاخره تعطیلات تموم شد!
دیگه از فردا رسما باید بریم سر کلاسها و دیگه هیچ بهانه ای هم پذیرفته نیست! البته دوستانی که احتمالا خیلی بهشون توی مسافرتهای نوروزی خوش گذشته میتونند از سرمایه های نه چندان زیاد غیبت هاشون مقادیری رو خرج کنند اما توصیه من بازگشت هرچه زودتر است! چون من اعتقاد دارم هرچی پشت کاری بیشتر باد بیفته، برگشت به سراغ اون کار سخت تر میشه... اینم راهیه که بالاخره باید بریم، پس بهتره با بی علاقگی و تنبلی نباشه...
روز ۴شنبه عین این بچه های نیییک روزگار رفتم دانشگاه... جاتون خالی! غیر از تعدادی گربه چاق و خوشگل و چندتا کلاغ سیاه و زشت (و البته چندتا انسان که چون تعدادشون در مقابل حیوانات کمتر بود اهمیت چندانی نداشت) کسی نبود! ولی تا دلتون بخواد دانشگاه قشنگ بود... Love Street رو که دیگه نگید! همه درختها سبز و فوق العاده زیبا! چمنها هم جوونه های تازه زده بودند، این آبپاش ها رو هم باز گذاشته بودند و با هر بادی که میومد قطره های آب میخورد به صورتت (البته اگه توی Love Street و روی یکی از نیمکتهای نزدیک به اونا می بودی) و خلاصه یه عطر و بوی عجیبی توی هوا بود... خوب یادمه که پارسال اینقدر هوا خفن نبود، البته شاید چون تنها بودم و دانشگاه هم حسابی خلوت بود اینجوری به نظرم اومده ولی در کل خیلی حال داد که جاتون خالی!
من برای کاری رفته بودم دانشگاه که البته خوشبختانه کار هم انجام شد ولی نمیدونم بقیه برای چی اومده بودند؟؟ اتفاقا یکی از اساتید هم که ما باهاش کلاس داشتیم اومده بود! میخواست بره سر کلاس که مثل اینکه کسی نبوده!! برامون یه جلسه اضافه گذاشت و یکی از Altهامون رو حذف کرد!!
۵شنبه هم کلاس داشتیم که البته من دیگه نرفتم ببینم که چه خبر بوده! چون راستش در خواب ناز بودم... این تعطیلات یکی از بدیهاش اینه که آدم رو خواب آلو میکنه... حالا من بیچاره که شنبه ساعت ۷ کلاس دارم و باید ۶ بیدار باشم باید چی کار کنم؟؟؟
دیروز هم با مشکوک و رسوا و یکی دیگه از دوستانمون بازی استقلال - پیروزی رو نگاه کردیم... جاتون خالی خیلی حال داد اما حیف شد که بازم استقلال نتونست گل زده اش رو حفظ کنه! آرش برهانی هم که مثل همیشه گل کاشت! حسابی آبروی ما کرمونی ها رو برده این پسر!! ولی بچه خیلی خوبی به خدا... نمیدونم چرا الان اینجوری شده؟
امروز هم که جمعه است و من بالاخره فرصت کردم بیام نت که هم یه ارسال داشته باشم و هم به دوستای خوبم سری بزنم...
حالا ایشالله از فردا دوباره وبلاگ روند دانشگاهی خودش رو ادامه میده!
کلاسهای خوبی داشته باشید!!
امضاء: پرستیژ
سلام من دانشجوی دانشگاه ایت الله املی رشتهی عمران مقطع کارشناسی شهرستان امل هستم .
ممنون که سر زدی بازم از این کارا بکن
سلام...
این تعطیلات حسابی ما رو تنبل کرده !!
آره ... ستاره روی زمین هم پیدا میشه !!
قالب هم کار خودمه !! نمی بینی چقدر اشکال داره ؟؟؟؟!!!:D
موفق باشی و سلامت !
فکر کنم اولین نفر باشم
اره چیه مثل کلاس اولی ها رفتی سر کلاس
دانشجو که اصلا سر کلاس نمی ره
ممنون که به وبلاگ من سر زدی
اگه دوست دار ی به جمع دوستای من بپیوندی خبرم کن
پرستیژت منو کشته پرستیژ....
خسته باشی
فقط همین.
سلام
تموم شدن تعطیلات رو تسلیت میگم!!!
تو پست قبلی گفته بودی درخت ها رو گره نزنین اتفاقا پسر عموی من ۲ تا شمشاد رو به هم گره زد!
راستی بالاخره به روزم
یه چیزی می خواستم یگم هر دفعه یادم میرفتم: این پست مصائب دختر دم بخت خیای خیلی با حال بود...
شاد باشی
وای دانشگاه ....حالی میده آ ...
من که دلم واسه اون موفع ها تنگ شده .
خوش به حالتون ، قدر این روزها رو بدون مهربون پسر
سلام اصلا حوصله رفتن به کلاسارو ندارم راستی چی میخواستی بگی باشه ایمیلم رو هم میذارم ادم کن باای