اکسیژن دانشجویی

کاری از (Bomber Boys Band (3B

اکسیژن دانشجویی

کاری از (Bomber Boys Band (3B

اندر احوالات سرویس دانشگاه

 

سلام

عرضم به حضورتون روزایی که ما کلاس ها رو نمی پیچونیم ، کلاس ها ما رو می پیچونن. آخه ما با سرویس دانشگاه داستان هایی داریم. یه روز سرویس می یاد، دانشجوها نمی یان، یه روز دانشجوها می یان ، سرویس نمی یاد، یه روز نه سرویس می یاد نه دانشجوها!، یه رو دانشجوها تصمیم میگیرن نرن دانشگاه به جاش با سرویس برن پیک نیک! تازه دانشگاه میگه سرویس به ما ربطی نداره! چند روز پیش هم فقط 3 نفر بودیم که قصد عزیمت به دانشگاه رو داشتیم ! و مجبور شدیم نصفه راه رو با یه مینی بوس بریم و بقیه راه رو با وانت! تازه آدم از اون جا حرصش میگیره که اتوبوس ها مسافر هم نداشتن اما نگه نمیداشتن. به خدا داستانی داشتیم که همه مطلب در این پست نمی گنجه! بعد هم که رسیدیم دانشگاه ، تربیت بدنی داشتیم. مثلا قرار بود بدن هامون رو تربیت کنیم . تازه بی تربیت تر شدن ! آخه استاد بدون نرمش دادن ما رو وادار به دویدن کرد.که هنوز بعد از گذشت روزها پاهام درد می کنه و قادر به بالا رفتن از چند تا پله هم نیستم!

موقع برگشت هم اول که آواره بیابون بودیم و بعد از مدت ها یه آدم خدا ترس! پیدا شد ما رو برسونه خونه.طرف هم دامادشون فوت کرده بود اعصاب نداشت و سرعتش خدا کیلومتر بود و ما به کمک امدادهای غیبی به خونه رسیدیم.!

حالا هی بگید علم بهتر است یا ثروت!

 

امضاء: آدمیزاد

نظرات 3 + ارسال نظر
نگار جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:58 ب.ظ http://jootii.blogsky.com

جالبه هنوز بعد گذشت سالها از این موضوع متوجه نشدی که ثروت بهتره
اگه ثروت داشتی یه ماشین می خریدی و بی منت سرویس زهوار در رفته ی دانشگاه
خودت با عزت و احترام می رفتی دانشگاه
مجبورم نبودی مث . .. وانت سوار شی!!!!

از من گفتن بود

مریم شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:12 ب.ظ http://www.cassper.blogsky.com

سلام خیلی با حالی داداش.
من و داداشم هم همیشه میگیم ثروت علم کیلویی چنده؟

یادش بخیر از بچگی هم تو انشاهام مینوشتم ثروت بهتر است و همش حال معلم ها ر و میگرفتم.چقدر حرص دادم کاش حلالم کنند.

واقعا من به این نتیجه رسیدم که دانشجو ها قلمبه شانسند منم اینقده از این اتفاقای ضد حال برام پیش اومده که...............

خیلی با حاله کاش منم بودم میدیدمتون آخه نیست ما سرویس رفت و آمد داریم مجبوریم بعد کلاس اینقده وایسیم تا یه مینی بوس بیاد و اگه هول بزنی و جات بشه سوار بشیم هر وقت وانت یه وانت رد میشه خودم و دوستام و توش تصور میکنم که داره باد میبرتمون و از خنده غش میکنم.

حالا بازم شما پسرید حداقل به حول قوه الهی با وانت تونستین بیاند ما که اگه بودیم.....................(دیگه دیگه...!!!!!)

راستی مگه خابگاهتون از دانشگاه خیلی دوره؟؟

الهی پاچیات درد گرفت؟ منم با دوستم تریپ کوه نوردی برداشتیم و وسط راه قلبمون ۳۰۰ تا در دقیقه میزد یعنی اگه مقنعم میرفت کنار سرعت ضربان مشخص میشد بعدشم که تا یه هفته خستگی در میکردیم و از پا درد و ......... بسی رنج بردیم.
نتیجه گیری: میدرکمت (درکت میکنم) عزیزم


زنده شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 05:06 ب.ظ

چرا نظر منو پاک کردی؟
از این برنا مه ها نداشتیما!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد